سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی روی خط تعادل

سی وهفت

    نظر

دیروز روز سی و هفت بود. قدر لحظه ها را که ندانم می پرد. مثل همین دیروز از صبح خواستم بنویسم اما نشد و بعد دیگر اصلا وقتی نماند.

خدایا کمک کن آرامشی که نصیبم کردی را در همه حالات و لحظات و دقایق حفظ کنم. این بینش جدید این باور جدید که بهش رسیدم. اینکه اگر من اینجا هستم و نفس می کشم همه از عشق توست. اینکه تو را در هر چیزی حتی چیزهای به ظاهر تلخ، به ظاهر سیاه، به ظاهر دردناک و به ظاهر رنج‌آور و غم‌آلود هم ببینم و سپاسگزار باشم. خدایا کمک کن از هیچ چیز غیر از نافرمانی از تو نترسم. خدایا کمک کن ترسهایم همه از دوری تو باشد. غمهایم همه از هجران تو باشد. کمک کن خوشحالی من در قرب تو باشد. شادی من در نزدیکی تو باشد. خدایا کمک کن در باطل و  لغو و بیهودگی غرق نشوم. دستهایم را بگیر و بیرون بکش از گردابی که چشمهای ناتوانم قادر به دیدنش و عقل کوچکم قادر به فهمش نیست.